، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره

نازنین زهرای من

دختر من هر روز روزه میگیره

سلام نور چشمم دارم بهت غذا میدم طبق معمول چند لقمه که میخوری سرتو بر میگردونی . ..اخمت میکنم ...قبل از اینکه عصبانیتمو به زبون بیارم سریع بهم نگا میکنی میگی آخه من روزه ام . ....خلع سلاحم میکنی دختر ...اصلاچیزی میتونم بگم با این حالت ؟...با این حالم ؟....جالب تر اینکه میوه راهم که خیلی دوست داری  کامل میخوری سیر که میشی میگی دیگه  نمی خوام آخه من روزه ام شیرینی مادر ... شیرین تراز قندوعسل .... چطوری با عصبانیت تلخش کنم این همه شهدو؟؟؟؟؟ ...
6 شهريور 1393

بگو دوستت کیست تا بگویم کیستی

بعضی آدمها جلد زرکوب دارند ... بعضی جلدضخیم و بعضی نازک ... بعضی آدم ها ترجمه شده اند ... بعضی از آدم ها تجدید چاپ می شوند ... و بعضی از آدم ها توقیف ..   ...   و بعضی از آدم ها فتوکپی آدم های دیگرند ... بعضی از آدم ها تیتر دارند ... فهرست دارند ... و روی پیشانی بعضی از آدم ها نوشته اند : حق هرگونه استفاده ممنوع و محفوظ است ...   ...   بعضی از آدم ها قیمت روی جلد دارند ... بعضی از آدم ها با چند درصد تخفیف به فروش می رسند ... و بعضی از آدم ها بعد از فروش پس گرفته نمی شوند ... بعضی از آدم ها را باید جلد گرفت ...     ... &n...
28 مرداد 1393

وقتی خوشی دلواپس من نباش....

دیشب پرده  های  خونه را شسته بودم وداشتیم با بابایی وصلش میکردیم .تا میرفتم بالای چهار پایه  گریه میکردی  ومیگفتی مامان منه، مظابظش (همون مواظبش)باش ...یه حس عجیبی بهم دست  داد  شاید یکم زود باشه ولی همیشه من نگران تو بودم ..همیشم دلواپست بودم....روی چهارپایه که  میرفتی دلم میلرزید ....شبا که روت کنار میرفت انگار بهم یه سنسور وصل باشه ناخودآگاه پا میشدم روتو مینداختم .....تب که میکردی  تلاطم داشتم ....اصلا ولش کن مهم اینه که  حالا تو دلواپس من بودی ......ولی اینو همیشه بدون تو که خوش باشی منم خوشم  ... پس وقتی خوشی دلواپس من نباش.... ...
28 مرداد 1393

یه راه تازه

جدیدا کلمه های انگلیسی را که میخوام بهت یاد بدم  قطار بازی میکنیم ....کلمه هایی که  یاد گرفتی روی فلش کارت های دو طرفه بدون شکله  یه سمتش کلمه انگلیسی یه طرفش معنی فارسیش یه قطار با اونا درست میکنیم وسمت انگلیسیشو با هم میذاریم ....یکی از کلمه های وسط قطار را ازت میپرسم  برش میداری کلمه های قبلی را با صدای هوهو چیچی هل میدیم  جای کلمه قبلی ....این کارو ادامه میدیم تا پایان همه کلمه ها ویه شادی حسابی دو نفره واما قطار ما شامل blue  chair  black  watch  kite  rabbit  cat  sad  apple  spagetti وچندتا کلمه  دیگه...  مامانم عاشقتم ...
27 مرداد 1393

دست منو خوندی

بعد از ظهر دیروز کنارم خوابیدی ..مداد شمعی دستت بود ومن نفهمیدم....خودتم گرم حرف زدن با من بودی  وحواست نبود، اونو بردی دم دهنت  سریع ازت گرفتم وگفتم دخترم  خیلی خطرناکه مداد شمعی را توی دهنت کنی آخه دلت درد میگیره... واز این حرفا ...وچون همچین مواقعی آقا خرگوشه میرسه به داد من  بهت گفتم :خوب دختر گلم بیا قصه آقاخرگوشه را بهت بگم. ....گفتم :یکی بود یکی نبود.....گفتی :یه آقا خرگوشه بود ،یه مداد شمعی دستش بود..........هاج وواج   چند ثانیه نگات کردمو بعد کلی خندیدم ......بلای من دستمو خوندی؟حالا زوده بهم وقت بده.... ...
27 مرداد 1393

عذر خواهی کردن

هو المقتدر کی  وچطور به بچه ها عذر خواهی کردن را یاد بدیم یکی از دغدغه های پدر مادرا  برای بچه ها، احترام گذاشتن به دیگران و عذرخواهی کردنه. وقتی بچه یه کمی بزرگ میشه وکاراشتباهی انجام میده انتظار والدین وبقیه اینه که بچه درک کنه ومودبانه عذر خواهی کنه .خصوصا اگر یک میهمانی رسمی باشه که پدر ومادر خیلی رودربایستی دارن کی باید عذرخواهی کنه؟ آدمیزاد موجود عجیبیه وقتی بچس اشتباهو نمیفهمه  وانجام میده و چون مقیاسی برای سنجش خوبی وبدی نداره هر کاری را دوست داره وراحتتره انجام میده  ...دوست داره از سر ذوق محکم با دستش بزنه توی صورتت وقتی که خوابی ومیکنه یا به مهمونی که به خ...
26 مرداد 1393

کمک.......

این مطلبو تو یه پست جدا میذارم تا اهمیت مطلبو نشون بدم لطفا برای اینکه در آینده دخترم از وبش لذت ببره واز اون مهمتر دست مریزاد به مامانش بگه راهنماییم کنیدکجای کارم میلنگه کجاش حالش خوبه کجاشو باید گج گرفت ولطف کنید انتقادات کوبنده را به خصوصی وملایم را به عمومی ارسال کنید قبلا از همکاریتون کمال تشکر را دارم   ...
25 مرداد 1393

....عروس شدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام خاااااانم امروز رفتم موهامو کوتاه کردم ...اومدم خونه روی مبل نشستم کنارم نشستی  روی همون مبل وپاهاتو دراز کردی  لبخند زدی ،از اونا که خوردنی میشی ،دستاتو   توی هم قفل  کردی پرسید ی مامان عروس شدی.؟.... جالب اینجاست که تو آخرین عروسی که رفتی 40 روزت بود ....... اصلا واژه عروس  تو دایره لغات تو چیکار میکنه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اصلا از کجا ارتباط بین این چیزا را کشف کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ...
25 مرداد 1393

مامان که میشی...

مامان که میشی یه جایی هستی  بین زمین وآسمون ، یه چیزی بین فرشته وآدمیزاد  ،مامان که میشی میگی من اینقدر میتونستم دوست داشته باشم ونمیدونستم  ؟کی تونستم اینقدر  فداکار باشم  ؟اصلا کی بچه داری یاد گرفتم.؟؟؟؟؟؟........................ ...
24 مرداد 1393

شوهر که خا رکنه همسایه پامال کنه.....

سلام به مامانا توی این چند تا پست اخیر نازنین زهرای عزیزمو فرستادم توی حیاط خلوت ذهنم تا یه کمی با شما مامانا همصحبت بشم  نمیدونم چند نفر شما موافق این حرفین که اگه مادری شخصیتش جلوی اطرافیا یا به قولی مامان بچه های خانواده حفظ بشه به طور کاملا مستقیم وفزاینده روی آینده بچش اثر داره، یه مامان خوشحال وبی استرس چندین اسب بخار بیشتر از یه مامان افسرده وترد شده         میتونه به بچش انرژی بده واز همه مهمتر اون بچه آموزش پذیری واطمینانش به مادری که قراره بهترین دوران عمرشو کنارش باشه بیشتر میشه وعمده ایجاد این فضا به عهده خود مامان وباباست(البته این...
23 مرداد 1393