....بابا شدم....
سلام
.....نگام میکنی اونقدر بهم زل میزنی که ناچار میشم لبخند ملیحی تحویلت بدم...بازم... دوباره ....با لحن آرومی میپرسی تو بابا شدی؟؟؟....هاج وواج نگات میکنم ومیگم نه دخترم من مامانم .....دلهره ای به جونم میافته که خدایا نکنه بچم چیزیش شده ؟دوباره میپرسی ومن همون جوابو بهت میدم...دیگه واقعا دارم نگران میشم ....بازم بهم زل میزنی ومیگی تو هم بابا شدی ...آخه سبیل داری..........بدون اینکه دیگه مکث کنم دستمو پشت لبم میذارم ومیرم جلو ی آینه واااااااااااای
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی