، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 15 روز سن داره

نازنین زهرای من

شاید ذخیره ای....

1393/10/20 19:38
نویسنده : صفورا
846 بازدید
اشتراک گذاری

دارد لقمه میخورد.....کمی مکث میکند فکر میکندوبعد....با صدای بلند میگوید بسم الله الرحمان الرحیم.....شکلات میخورد یادش می آید...میگوید....یادش داده ام ...یادم داده بودند...

........................................................................................................................

نقاشی پر رنگ ولعابی میکشد ومیگوید این خدای مهربونه...دو آدم!!!!!...کلی ذوق میکنم وبغلش میکنم.....کاغذ را دستم میدهد ومیگوید حالا شما بکش...کمی دستپاچه میشوم...به یاد جمله اول وبلاگش می افتم...هنوز زود است...دست به پاهایش میگذارم...پاهایش سرد است میگیرم روی گرما تا حس خوبی پیدا کند میگویم:پاهات گرم شد میگه اوهوم...پاهایش را دور میکنم تا به خوبی حسش را پیدا کند دوباره گرما ....میگم چه جوری گرما را نقاشی کنیم ...وکاغذ را برایش می آورم چیزی نمیگه....کمی لای پنجره را باز میکنم تا هوای خوبی که آن چند روز تهران را نوازش میدادصورت طفل معصومم را بنوازد....میگویم چه هوای خوبیه نفس بکش حالا بیا هوارا بگیریم...بعدسعی کردیم با هم بگیریمش ...گفتم حالا بیا نقاشی کنیم هوا را....مداد را کمی در دستش چرخاند وخندید...بوی گل را گفتمش...وبعد گفتم خدای مهربون هم مثل گرما یی که پاهات را گرم کرد ...یا مثل هواییه که نفس میکشیم....خیییییلی خوبه ولی نمیتونم بکشمش.....چیزی نگفت...نگاهم کرد ..نگاهش کردم ...رفت به حال خود رهایش کردم...بعد هم نقاشیشو زدم به دیوار خونه وبا حضورش از اون عکس گرفتم...نمیدانم تا چه اندازه کمکش کردم شاید اگر بار دیگر پرسیدباشکوهتر برایش اجرا کنم....

.....................................................................................................................

توضیح نوشت :متاسفانه من اصلا آدم خیلی مومنی نیستم اینکه این چیزها را بیشتر مینویسم چون دلم میخواد بچم بهتراز من خدا را بشناسه....

..........................................................................

جامانده نوشت:راستی مامانا فکر کردین توی نی نی وبلاگ سن بچه هامون دور وبر همه ؟چند سال دیگه یه عالمه نوجوون وبعد ان شاالله جوون داریم....بعد اسم نی نی وبلاگ عوض میشه؟یا ما رو بیرون میکنن؟....ویه چیز دیگه این که خیییییلی عالیه که الان تجربه های نی نی هامون را با هم تبادل میکنیم ویاد میگیریم...بعدها ان شاالله دغدغه های نوجوون ها مون وتبادل تجربه هامون به امید خدا....این یه تلنگربود برای هممون.....واما نی نی وبلاگ عزیز تبلیغو کیف کردی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پسندها (4)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (34)

فراخوان گروه انسانهای سبز GPG
20 دی 93 20:44
همزمان با روز هوای پاک در همایش زیست محیطی و ورزشی " دوباره آسمان آبی " با شمــــا سبـــز می اندیشیـــم و سبـــز میمانیم کلیه اعضا، هواداران گروه انسانهای سبز 29 دی ماه جاری همزمان با روز هوای پاک از ماشین شخصی استفاده نخواهند نمود و از هم میهنان سبز اندیش بویزه ساکنان کلان شهرهای کشور نیز دعوت به عمل می آورند تا با همگرایی هدفمند، دوباره آسمان آبی را بر فراز شهرهایمان تجربه و چشمک زدن ستاره ها را به (((فرزندانمان هدیه))) کنیم. علاقه مندان به مشارکت در این همایش زیست محیطی و ورزشی می توانند روز دوشنبه 1393/10/29 از نقلیه عمومی نظیر اتوبوس، مترو، دوچرخه و حتی پیاده به امور روزانه خود بپردازند. مردم هوشمند هشت کلان شهر: اراک، اصفهان، اهواز، تبریز، تهران، شیراز، کرج و مشهد مقدس به عنوان پیشروان اجرای این طرح کشوری هستند که با همراهی اثر بخش و همتی بلند دوباره آسمان آبی را به فرزندانمان هدیه خواهند کرد و سایر هم میهنان گرامی شهر ها و روستاهای کشور نیز به شکرانه برخورداری خود از هوای پاک و ترویج این فرهنگ و آموزش آن به کودکان و نوجوانان که آینده سازان این سرزمین کهن هستند در روز 29 دی ماه از ماشین شخصی استفاده نمی نمایند. به اطلاع هم میهنان گرامی میرسانیم در راستای گسترش فعالیتهای زیست محیطی بمناسبت گرامیداشت روز هوای پاک با همکاری حفاظت محیط زیست استان فارس، حفاظت محیط زیست استان اصفهان، شرکت آب و فاضلاب استان اصفهان، سازمان انتقال خون استان تهران، شرکت آب و فاضلاب استان تهران، سازمان حفاظت محیط زیست استان تهران، موسسه مردم نهاد سیراف پارس و ... سرگروه بمدت یک هفته چند کلان شهر کشور را با دوچرخه رکاب خواهد زد./ شما هم میتوانید در راستای گسترش هرچه بیشتر این تفکر انسانی در جامعه به ما بپیوندید. دیدار سبز و سراسری ما روز دوشنبه 29 دی ماه 1393 در بزرگترین همایش بدون ماشین در کشور آماده تبادل لینک با سایت ها و وبلاگها میباشد. ما را با نام گروه انسانهای سبز به آدرس www.GPG.ir در قسمت پیوندهای وبلاگتان ثبت نمایید و سپس اعلام نمایید. سایت ها: گروه انسانهای سبز GPG www.GPG.ir ایران هخا انجمن ملی ایرانیان www.forum.iranhakha.com ایرانگردان و جهانگردان www.touristsupport.ir تبلیغات رایگان www.AvArAsA.com
مامان راحله
20 دی 93 22:23
سلام عزیزم .. خوبی؟ خیلی زیبا نوشتی .. در مورد نی نی وبلاگ هم باید بگم ان شالله تا اون موقع یه سایت هم برای نوجوانهامون درست کنن تا ما بی خانمان نشیم
صفورا
پاسخ
ممنون گلم.... پس نگران نباشم؟یعنی حله؟
فاطمه ی محمد
21 دی 93 10:44
به نام خدا سلام( این چهارمین کامنتیه که دارم میذارم و امیدوارم مثل قبلی ها از وسطش نپره( صفوراجان خیلی عالــــــــــــــــــــــــــــی بود ان شالله خدا برکت بیشتری بهت بده برا تربیتِ این خانم کوچولو فقط اگر بزرگ شد و اذیتت کرد بگو خودم! خاله فاطمه رسما موهاشو کچل میکنه که داغ شوهر بمونه رو دلش)
صفورا
پاسخ
سلام ممنون از بابت وقت گذاشتن....از کشیدن ل عالیت بسیار ممنونماذیت نمیکنه بچم ان شاالله ....
مامان مهراد
21 دی 93 10:49
سلام. گلم ممنون بابت اینکه می نویسی... خیلی قشنگ بود ... شاید نقاشی کردن خدا دغدغه فردای ما هم باشه... ممنون از راهنماییت....
صفورا
پاسخ
ممنون عزیزم.....منتظر تجربیاتتون هستم
مامان مهری
21 دی 93 10:51
چقدر جالب انگاری این موضوع فقط نگرانی من نیست... یه بار تو پرسش و پاسخ سوالی رو مطرح کردم در مورد 15 سال بعد و آینده این وبلاگ و بچه هامون.... اینکه بنظرت بچه ها در مورد چی می نویسن؟؟؟؟ اصلا تو این وبلاگ خواهند نوشت؟؟؟؟ ولی متاسفانه تائید نشد امیدوارم تا اون موقع حتما یه فکری براش بکنن.
صفورا
پاسخ
میدونی مهری جون اینکه این نوشته ها یه جایی ثبت بشه وبعدها خودمون یا خودشون هم نگاهی بندازن فکر کنم کافیه ....نیست؟این در جواب خودم هم بود البته ها...بعد از مدتی فکر نمودن....ولی فکر کنم نوجوون وبلاگ راه اندازی بشه که این مطالب منتقل به اون...شاید...
مامان بانو
22 دی 93 0:32
سللللللللللللللللللللللللللللللام....آفرین به این مادرباهوش وزیرک......امیدوارم همیشه درتربیت زهرای نازنینت موفق باشی کیفیدم ازاین درایت شما آفرین ....احسنت بزن دس قشنگه رو
صفورا
پاسخ
سلام باسس اضافه...درایتت ما راکشت....فاطمه بانو راببوسوید اینطوری وبعد اینطوری
گهواره
22 دی 93 0:35
و اما در مورد حقیقت... باید خودتون به نگاه توحیدی رسیده باشین که انقدر خوب تونستین حس رو منتقل کنید...من که از اون لحظه وحشت دارم که اگه بپرسه خدا کوووو... چی باید بگم... همیشه خودم به بقیه گفتم که لازم نیست ما اول خودمون رشد کنیم بعد بچه دار بشیم و بچه رو تربیت کنیم...میشه با هم رشد کنیم... دوران بارداریم که با زینب حرف میزدم...وقتی براش خدا رو معرفی میکردم وسط توضیحاتم حرفمو قطع میکردم... شرمنده میشدم که من چقدر حقیرانه در مورد خدا فکرمیکردم... حالام موندم....چ طوری میشه واجب الوجود این عالم رو به یه کودک معرفی کرد...هرچند خودشون خیلی بهتر خودشون رو معرفی میکنن... فقط باید اسبابش رو فراهم کنیم...مثل لقمه حلال.... ولی از راه کارت استفاده میکنم...حتما...
صفورا
پاسخ
من فکر میکنم اگه دغدغه یه مامان همین چیزا باشه حتما به موقعش یه چیزی به ذهنش میرسه....خدای مهربون خودش زینب کوچولو را در پناه خودش حفظ کنه...لقمه حلال رابسیار موافقم....التماس دعا
Kosar
22 دی 93 16:46
___♥♥♥ __♥♥_♥♥آپم _♥♥___♥♥آپم _♥♥___♥♥_________♥♥♥♥آپم _♥♥___♥♥_______♥♥___♥♥♥♥آپم _♥♥__♥♥_______♥___♥♥___♥♥آپم __♥♥__♥______♥__♥♥__♥♥♥__♥♥آپم ___♥♥__♥____♥__♥♥_____♥♥__♥آپم ____♥♥_♥♥__♥♥_♥♥________♥♥آپم ____♥♥___♥♥__♥♥آپم ___♥___________♥آپم __♥_____________♥آپم _♥_____♥___♥____♥آپم _♥___///___@__\\__♥آپم _♥___\\\______///__♥آپم ___♥______W____♥آپم _____♥♥_____♥♥آپم _______♥♥♥♥♥آپم سلام اسم من کوثر هست خواهر وبرادر ندارم ولی وقتی چهره کودک شما را میبینم حس میکنم ابجی وبرادر منه راستی اگه دوست داشتید بیایید تبادل لینک کنیم خوشحال میشم
مامانی
23 دی 93 7:39
مامان نازنین زهرا جون مرسی از راهنماییت حتما پیگیری میکنم برای شفای چشمای دخترم التماس دعا دارم
صفورا
پاسخ
خواهش میکنم عزیزم...بهت قول میدم هیچ مشکلی نیست فقط به پیگیری نیاز داره
مامان امیررضا
23 دی 93 12:19
سلام خیلی خوب خدا رو برای دختری توصیف کردی منم همش فکر میکردم یه روزی ازم بپرسه خدا کجاست چی بهش بگم چقدر سخته تربیت درست این فسقل ها خدا به همهمون صبر زینبی عطا کنه خواهر قصه وبلاگ و نخور اون موقع اسمش رو عوض میکنیم
صفورا
پاسخ
من کنار همه این توصیفات یه عقیده ای دارم واو اینه که هیچی نمیدونم وبلد نیستم وخدا خودش جگر گوشمو توی مسیر درست قرار بده....گل پسر عزیزو ببوس
سیده نرجس خاتون، مامان طهورا خانوم
23 دی 93 14:58
چه راه حل هوشمندانه ای. آفرین بانو.
صفورا
پاسخ
خواهش میشود ....یاد میگیریم
مامان بانو
23 دی 93 19:12
به افتخارصفوراجان یا حبیب الباکین کربلا را دل تنگم... هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد نسیم یک سبد آیینه در بغل دارد خوشا به حال خیالی که در حرم مانده و هر چه خاطره دارد از آن محل دارد به یاد چایی شیرین کربلایی ها لبم حلاوت "احلی من العسل" دارد چه ساختار قشنگی شکسته است خدا درون قالب شش گوشه یک غزل دارد بگو چه شد که من اینقدر دوستت دارم؟ بگو محبت ما ریشه در ازل دارد غلامتان به من آموخت در میانه ی خون که روسیاهی ما نیز راه حل دارد
صفورا
پاسخ
خیلی قشنگ بود ..هر مصراعش یه عالمه حرف وتفسیر داشت...ممنون
مامان زهرا
24 دی 93 5:49
سلام چقدر خوب و قشنگ جواب دادین انشاءالله خدا خودش درک جواب درست این سوال رو به هممون میده
صفورا
پاسخ
سلام عزیزم ممنون ...ان شاالله مامان گل....
بابا و مامان
24 دی 93 8:54
عزیزم بسیار خوب و زیبا نوشتید یه حس خوب بودن به ادم دست می ده در مورد سوالتون عزیزم پسر خواهر من اینجا تو قم تحت نظر یه دکتر بودند ایشون نامه نوشتند برا دکتر اسدی تهران بیمارستان رسول اکرم اونجا دکتر معاینه کردند گفتند اگه خواستید همین جا عمل کنیم اگه نه تو کلینک های خصوصی که من می رم یکی از کلینکها رفتند عمل کردند 4 ملیون هم هزینه عملش شده دکتر اسدی یه وقتهای ایران نیست می رن خارج اگه کسی بخواد بره باید اوا یه نامه از دکتر تو شهرشون بگیره زنگ بزنه بیمارستان دکتر باشه اگه تهران هم زندگی کنند که می تونند خودشون برند بعد برن بیمارستان و مراحل کار و که معاینه و کارای دیگست و انجام بدن اگه سوال دیگه های بود در خدمتم عزیزم
صفورا
پاسخ
ممنون...خییییییییییلی ممنون از جواب کاملتون ...جایی برای سوال باقی نذاشتین
محمد
24 دی 93 10:44
سلام به ما هم سر بزن. با مطلب جدید "طرز تهیه شکلات مغزدار با میوه های خشک" بروز شدم. منتظرم.
شیشه
26 دی 93 18:50
ببوس این فرشته ی پاک رو:-* . . .
صفورا
پاسخ
اینم از طرف نازنین زهرای من به شیشه مهربون
شیشه
26 دی 93 18:51
چقد این نازنین زهرا با شخصیته:-*:-*:-*:-* . . .
صفورا
پاسخ
با شخصیتی از خودتونه عزیزم.....امیدوارم به زودی خرچنگ بیاد پیشت
شیشه
26 دی 93 18:53
کامنتام میرسن؟ . .
صفورا
پاسخ
بله دختر خوش قلب این سه تابعد از مدتها....
طهورا -همنفس طلبه
27 دی 93 15:02
هو الرحمن . باسلام . یه لحظه نفس توی سینه ام حبس شد از این تعابیر و کارهای قشنگت . می بینی اگر این طور مواقع که نمی دانی باید چه بگویی از خود خدا کمک بگیری به رحمانیتش قسم که حرفها و راه حل ها را خودش به تو یاد می دهد. من یه لحظه موندم اگر جای شما بودم خدا را چه شکلی می کشیدم. واقعا بی نظیری بانو. همین که اینکارو کردی خیلی خوبه اما بهترین کارت این بوده که ادامه ندادی .نقاشی اش را تکذیب نکردی . این طور مواقع بگذار نظر خودش و بده و شما کمتر نظر بده. در مورد اون سوالت : مسائل شخصی بانوان منظورم مثلا .....و اینا بود نمی تونستم به وضوح توی پست بگم مردها هم اونجا رو می خونن شما هم اگه می دونی خواننده مرد داری این قسمت رو پاک کن
صفورا
پاسخ
خیلی خوشحالم کردی آبجی تشریف آوردین.....ما درس پس میدیم در محضر استادهایی مثل شما....خوشحالم وخدارا شاکرم که کارم درست بوده ....اون کلمشو پاک کردم تا برای مامانایی هم که مجهول بوده بگم...
محمد
28 دی 93 9:00
سلام، آپم آپم آپم با مطلب "راهکارهایی جهانی برای لاغر شدن" بروزم ... منتظرتونم.
خانه کو چک ما
28 دی 93 10:41
سلام شایدباورت نشه اما با بغض متنتوخوندم. خیلی زیبابود. یکمی هم چشمام اشکی شد. خداکنه خداروبتونیم بشناسیم و به بچمون بشناسونیم. اگه خواستی لینکم کن
صفورا
پاسخ
سلام تازه عروس عزیزم.....خوش اومدی گلم....گریه شما به خاطر همون حس قشنگ وفطریه که این جوری خودشو نشون داده یعنی حس خدایی .....البته که موافقم...
مریم مامان دونه برفی
28 دی 93 13:24
سلام چه زیبا نوشتین مثل همیشه چه راه حل خوب و مفیدی بود . آفرین به شما که اینقدر درفکر خداشناسی دخترتون هستین. ما هم استفاده میکنیم.
صفورا
پاسخ
سلام به روی ماهتون...در مقابل حس های ناب مادرانه شما شاگردی میکنیم بانو.....
مامان نازنین جون
29 دی 93 9:00
سلام خواهر خوبم خیلی زیبا نوشتی
صفورا
پاسخ
ممنون عزیزم
مامانی
1 بهمن 93 7:56
سلام مامان نازنین زهرا جون دکتر غیاثی رو معرفی کرده بودید . لطفا میشه بگید آشناییتون در چه حدیه ؟ کارش رو تائید میکنید ؟ آخه یه دکتره جوانه نوبت دهیش چه طوریه ؟
صفورا
پاسخ
اومدم پیشتون...
مامانی(برای دخترم زهرا)
1 بهمن 93 20:07
ماشاا چه حرفهای خوبی بینتون ردو بدل میشه وچقد خوب جواب دادین انشاا همیشه در کنار هم شاد باشین
صفورا
پاسخ
ممنون عزیزم ....ان شاالله شما ودختر گل ونی نی توراه هم موفق باشین
مامان امیر عباس و ارغوان (دوقلوها)
6 بهمن 93 16:11
خوش به حال نازنین زهرا که قرار همچنین مامانی بزرگش کنه
صفورا
پاسخ
سلام عزیزم قدم رنجه کردین....شرمنده میکنید بزرگوار....
مامان گلشن
10 بهمن 93 13:29
خدای مهربون اینقدر مهربان که با بچه ها باید فقط وفقط در مورد مهربانی خدا با بچه ها حرف زد. ..که در عالم بچه گی از خدای خود چیزی جز محبت نشنوند
صفورا
پاسخ
بسیااااااااااااااار موافقم
شیشه
10 بهمن 93 17:47
سلام عشقم.من همش میام اینجا اما نی نی وبلاگ بدجنس بهم کد نمیده. . . .
صفورا
پاسخ
میام پیشت
شیشه
10 بهمن 93 17:48
الانم شک دارم مسیجام برسن. . . .
صفورا
پاسخ
نه عزیزم کامنت هایی که رسیده میبینم عزیزمجواب هم دادم
مامانی
11 بهمن 93 12:04
مامان نازینین زهرا جون دکتر غیاثی به این راحتی ها نوبت نمیده نویت هاش واسه سال اینده است من چهارشنبه این هفته دارم میام تهارن از دکتر امید صالحپور تونستم وقت بگیرم شما آشنایی با این دکتر داری که بتونید برامون وقت بگیرید واسه این هفته ؟ اگه میشه بیایید به وب دخترم و جوابم رو بدید ممنون
صفورا
پاسخ
اومدم عزیزم
مامان زکریا
18 بهمن 93 16:17
خداییش خیلی با مزه نوشتی کییییییییییییییف کردم ----------------------------- تبلیغت هم برای نی نی وبلاگ دست مریزاد داشت باور کن من چند روز که به وبلاگ دوستان سر نمیزنم دلم برای همه تنگ میشه
صفورا
پاسخ
تعریفای شما بهم انرژی میده ممنون....کجایی دختر کم پیدایی ؟منم دلم تنگشده هم برای شما وهم برای نوشته هات بنویس دیگه
مامان زکریا
18 بهمن 93 16:43
سلام صفورا جون رمز رو می خوام ببخشی که گمش کردم نمیدونم پاک شده شاید بزار به حساب بی حواسی خواهرجان!
صفورا
پاسخ
اومدم خواهر...اومدم پیشت
بانـــــــــــــــو
19 بهمن 93 14:51
سلام مامان خانوم عزیز.ممنون بابت حضورت عزیزم انشاالله خدا دخترتو براتون حفظ کنه من عاشق بچه هستم وبزگترین کابوس زندگیم اینه که خدایی نکرده بچه نتونیم بیاریم واز همین الان از این موضوع وحشت دارم البته مطمئنم خدا حتما یه روزی یه نی نی ناز بهم میده انشاالله... راستی چه پاسخ جالب وزیبایی به دخترت دادی خیلی خوشم اومد
صفورا
پاسخ
سلام به روی ماهت عروس خانم....ممنون گلم ...ان شاالله هر موقع صلاحه یه بچه ناز خونتونو پراز شادی کنهاوه خیلی بچه شد
بانـــــــــــــــو
19 بهمن 93 14:52
راستی گفته بودی همشهری! خوشبختم
صفورا
پاسخ
بله آجی همشریماما ساکن اینجا