شاید ذخیره ای....
دارد لقمه میخورد.....کمی مکث میکند فکر میکندوبعد....با صدای بلند میگوید بسم الله الرحمان الرحیم.....شکلات میخورد یادش می آید...میگوید....یادش داده ام ...یادم داده بودند...
........................................................................................................................
نقاشی پر رنگ ولعابی میکشد ومیگوید این خدای مهربونه...دو آدم!!!!!...کلی ذوق میکنم وبغلش میکنم.....کاغذ را دستم میدهد ومیگوید حالا شما بکش...کمی دستپاچه میشوم...به یاد جمله اول وبلاگش می افتم...هنوز زود است...دست به پاهایش میگذارم...پاهایش سرد است میگیرم روی گرما تا حس خوبی پیدا کند میگویم:پاهات گرم شد میگه اوهوم...پاهایش را دور میکنم تا به خوبی حسش را پیدا کند دوباره گرما ....میگم چه جوری گرما را نقاشی کنیم ...وکاغذ را برایش می آورم چیزی نمیگه....کمی لای پنجره را باز میکنم تا هوای خوبی که آن چند روز تهران را نوازش میدادصورت طفل معصومم را بنوازد....میگویم چه هوای خوبیه نفس بکش حالا بیا هوارا بگیریم...بعدسعی کردیم با هم بگیریمش ...گفتم حالا بیا نقاشی کنیم هوا را....مداد را کمی در دستش چرخاند وخندید...بوی گل را گفتمش...وبعد گفتم خدای مهربون هم مثل گرما یی که پاهات را گرم کرد ...یا مثل هواییه که نفس میکشیم....خیییییلی خوبه ولی نمیتونم بکشمش.....چیزی نگفت...نگاهم کرد ..نگاهش کردم ...رفت به حال خود رهایش کردم...بعد هم نقاشیشو زدم به دیوار خونه وبا حضورش از اون عکس گرفتم...نمیدانم تا چه اندازه کمکش کردم شاید اگر بار دیگر پرسیدباشکوهتر برایش اجرا کنم....
.....................................................................................................................
توضیح نوشت :متاسفانه من اصلا آدم خیلی مومنی نیستم اینکه این چیزها را بیشتر مینویسم چون دلم میخواد بچم بهتراز من خدا را بشناسه....
..........................................................................
جامانده نوشت:راستی مامانا فکر کردین توی نی نی وبلاگ سن بچه هامون دور وبر همه ؟چند سال دیگه یه عالمه نوجوون وبعد ان شاالله جوون داریم....بعد اسم نی نی وبلاگ عوض میشه؟یا ما رو بیرون میکنن؟....ویه چیز دیگه این که خیییییلی عالیه که الان تجربه های نی نی هامون را با هم تبادل میکنیم ویاد میگیریم...بعدها ان شاالله دغدغه های نوجوون ها مون وتبادل تجربه هامون به امید خدا....این یه تلنگربود برای هممون.....واما نی نی وبلاگ عزیز تبلیغو کیف کردی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟