گفتم تا جا نمونه
امشب یاد آمنه بیگم وحاج تقی افتادم
مادر بزرگ وپدر بزرگ پدری من
وقتی تو هنوز نبودی رفتن ،اون موقع حتی بابایی هم نبود،
هر موقع یادشون میکنم ،ایمان میارم به اینکه خوبی هیچ وقت گم نمیشه...نور به قبرشون بباره
به مخم فشار میارم ببینم جایی از دستشون دلگیر شدم ؟پیدا نمیکنم .......نمیشه ،امکان نداره منزه بوده باشن از بدی ،ولی محبتشون اونقدر زیاد وصادقانه بود که هر آنچه ازشون مونده یاد نیکه .......
واما اینو گفتم تا دنبالش 2 تا چیزو بگم،دومیشو اول میگم اگه بعد از صد وبیست سال ،دور ازجون مامان پیشت نبود هر از گاهی یادش کن وروحمو شاد کن
واما اولیش دختر گل مبنای زندگیتو بذار بر پایه خوب بودن ،نه اینکه اگه خوبی دیدی خوبی کنیا ،نه...خوبی کن اگه حتی خوبی ندیدی ....
میبینی ترسیدم بگم حتی اگه بدی دیدی...امان از این حس مادرانه که توی درد ودل مادر دختری هم سرک میکشه ...
گفته بودم با یاد کردن من روحمو شاد کن ...تبصره داره :خوووووووووب باش تا.....
راستی سراغ این پست که میای واسشون یه گل صلوات هدیه بفرست
پ ن:مادر بزرگ وپدر بزرگ مادریم در قید حیاتن واونها هم دوست داشتنی ومهربون